حتما تا به حال دیده اید که طرفداران شیرازی در شبکه های اجتماعی حامیان وحدت اسلامی و انقلابیون ایران را «بتریه» خطاب میکنند اما واقعا چرا آنها ما را بتریه می دانند و اصلا بتریه یعنی چه؟؟
اجازه بدهید ابتدا آنچه از فرقه بتریه و ارتباطش با آخرامان روایت شده است را بررسی کنیم:
« بتریه » که در عراق بر ضد امام مهدی عج خروج مى کنند ، شتابان علیه امام موضع مى گیرند و به سبب برخوردى که از امام در مدینه شنیده اند ، مى کوشند که مانع ورود امام به عراق شوند .
دلائل الامامه از امام باقر(علیه السلام) از ابو جارود آورده است : پس از آنکه سیصد و سیزده نفر با وى بیعت مى کنند ، به مدینه مى رود و مردم روانه مى شوند (و جهاد مى کنند) تا خدا راضى شود ، سپس هزار و پانصد قریشى که همگى زاده اند را مى کشد . . . آن گاه به کوفه مى رود ، شانزده هزار « بتریه » از آن جا بیرون مى آیند که غرق در سلاح و قاریان قرآن و فقیه دین اند. پیشانى شان پینه بسته و همچون میخ کوبیده بر زمین اند . سراسر وجودشان را نفاق فرا گرفته و همگى مى گویند : اى پسر فاطمه ! برگرد، نیازى به تو نداریم. امام در پشت نجف ، شب دوشنبه ، از عصر تا شب ، با آنان مى جنگد و سریع تر از کشتن شتر ، آنها را به قتل مى رساند . هیچ مردى از آنها نجات نمى یابد و احدى از یاران امام زخمى نمى شود . خون هایشان در راه خدا قربانى مى شود، سپس امام وارد کوفه مى شود و با جنگجویان آنجا نبرد مى کند ، تا جایى که خدا راضى شود .
راوى مى گوید : معناى سخن امام را نفهمیدم ، سپس اندکى درنگ کرده ، آن گاه پرسیدم : فدایت شوم ! رضایت خدا را از کجا متوجه مى شود ؟! فرمود : اى ابو جارود ! خدا به مادر موسى وحى فرستاد و مهدى بهتر از مادر موسى است ! خدا به زنبور وحى فرستاد و مهدى بهتر از زنبور است ! حال فهمیدى ؟
راوى مى گوید ، به من فرمود : مقصودم را فهمیدى ؟ عرض کردم : آرى !
در روایت دیگر آمده است : قائم(علیه السلام) سیصد و نه سال به اندازه ماندن اصحاب کهف در غار ، حکومت مى کند ; زمین را از عدل و داد پُر مى کند چنان که از ستم و بیداد آکنده شده بود . خدا شرق و غرب زمین را برایش فتح مى کند .
از اینجا فهمیده مى شود که نخستین کسانى که در عراق بر ضد امام(علیه السلام)شورش مى کنند، حزب « بتریه » هست. آنها در واکنش به برخوردى که امام با اهالى مدینه داشته، دست به قیام مى زنند . معناى « بتریه » این است که ولایت ( تولى ) دارند اما برائت ( تبرى ) ندارند . نخستین کسى که اینان را چنین نامید ، زید بن على(رحمه الله) است که به آنها گفت : آیا از فاطمه(علیها السلام) مى بُرید ؟! امر ما را بُریدند ، خدا رشته حیات شما را ببُرد !
حدیث زیر تحولات پس از ظهور امام(علیه السلام) در ولایات را بیان مى کند .
نعمانى از ابراهیم بن عبد الحمید آورده است : کسى که از ابو عبدالله(علیه السلام) شنیده بود ، به من خبر داد که امام فرمود : وقتى قائم(علیه السلام) خروج کند ، افرادى که مى پنداشتند یار و یاور امام خواهند بود ، از فرمان او سرباز مى زنند اما امثال خورشید و ماه پرستان ، تحت فرمان امام مى آیند !
چرا یاسرالحبیب و طرفداران شیرازی حامیان انقلاب اسلامی ایران را بتریه صدا میکنند؟
طرفداران شیرازی تنها به این دلیل که بتریه فرقه ای از شیعه بوده اند و خصوصیت بارزشان این بوده که برای عمر و ابوبکر مقام و منزلت قائل شده اند طرفداران وحدت اسلامی که 99 درصد انقلابی و از جبهه مقاومت اسلامی هستند را بتری صدا می کنند و به زعم خود امید دارند که به زودی امام زمان عج ظهور کرده و در اولین نبرد آنها را نابود کند.
ولی این طرز نگاه به ماجرای بتریه اشکالات اساسی دارد که اگر خوب به آن بنگریم ممکن است دامن خود شیعیان برائی را بگیرد و چه بسا بتریه آخرامان خودشان باشند. البته ما مثل آنها جریانات و فرقه های آخرامان را بر هیچ فرقه و جریانی تطبیق نمی کنیم و این اشکالات صرفا برای تلنگر به طرفداران شیرازی و پاسخ نقضی به ادعای آنان است:
اشکال اول:
طبق روایات، پایگاه بتریه در عراق است و نیز پایگاه اصلی آنها در شهر کوفه (و یا نجف امروزی) است که محل تجمع ت اخباری میباشد. ت اخباری در مقابل ت اصولی که اهل انقلاب و تشکیل حکومت هستند قرار دارد. همانطور هم که در حدیث آمده آنها قاریان قرآن و فقیه نامیده شده اند.
اشکال دوم:
بتریه تنها به این دلیل که ابوبکر و عمر را محترم دانستند بتریه نامیده نشدند بلکه اتهام اصلی آنها این بود که بین ولایت و برائت جمع کرده بودند و این قضیه وقتی برخی گروه ها مانند تشیع انگلیسی رسما از یهودیهای صهیونیست ساکن اسرائیل دفاع می کنند و یا از دولت های آمریکا و انگلیس بخاطر حمایتهایشان تشکر و قدردانی مینمایند ممکن است جور دیگری مطرح شود یعنی شیرازی ها خود در ردیف متهمان اصلی به نداشتن برائت از دشمنان کنونی امام زمان عج قرار گیرند.
اشکال سوم:
طبق روایت، بتریه از کسانی خواهند بود که قبل از ظهور یقین دارند از یاوران امام عج خواهند بود ولی در روایت آمده که برعکس رخ می دهد و یاوران امام را امثال خورشید و ماه پرستان (پس از آنکه مسلمان شدند) تشکیل می دهند. خب اگر وحدتی ها و انقلابی ها همان بتریه هستند و یاران امام را هم امثال مردم ماتریالیست و کافر غرب پس از مسلمان شدن تشکیل می دهند؛ پس این وسط جای شیعیان برائی و طرفداران شیرازی کجاست؟؟
اشکال چهارم:
در متن روایات ذکر شده است که بتری ها بخاطر اعتراض به کشتار برخی مردم مدینه توسط امام زمان عج علیه وی قیام می کنند این مطلب واقعا جای بسی تفکر و تأمل دارد و افکار سیال را به سمت امثال سید محمد شیرازی و سید صادق شیرازی و آیت الله منتظری و سوق می دهد چرا که این اشخاص نیز به امام خمینی ره اعتراض جدی وارد کردند که چرا منافقان کور دل را در اوایل انقلاب اعدام کرد و آن را دستاویزی برای حمله به ایشان قرار دادند.
پی نوشت:
یکی از دوستان نظر جالبی را به این مطلب اضافه کرد که واقعا شنیدنی است. ایشان معتقد بود که اگر شیرازی ها و شیعیان برائی بتریه نباشند ولی مطمئنا با ادامه افراط در موضوع برائت خودشان موجب پیدایش تفکر بتری میشوند زیرا نتیجه ی هر افراطی تفریط خواهد بود و بالعکس!! که البته مصداق هایی هم در این اواخر پیدا کرده و همه در شبکه های مجازی دیده اند. مثلا این اواخر یکی از ون اصلاح طلب گفته بود مسئله خلافت امام علی ع یک موضوع صرفا تاریخی بود که تمام شد رفت پی کارش (ولی امام ای خوب جوابش را دادند و این نشان میدهد ما در باطن و بین خودمان اختلافات اصلی با عامه رو حفظ کردیم و پایش ایستاده ایم و عقب نمینشینیم مخلص کلام یعنی اینکه وحدت ما وحدت عقیدتی نیست و این را بارها و بارها رهبری شخصا اعلام کرده اند.)
درباره این سایت