آموزش مناظره با تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی



بسمه تعالی

 

حادثه‌ای که چندی پیش در ورزشگاه شهر کربلا رخ داد و در آن چند زن بی حجاب جلوی چشمان میلیون‌ها جوان عراقی به آوازه خوانی و رقاصی مشغول شدند حادثه‌ای دلخراش و اسفناک بود ولی خب این حادثه هیچ ربطی به بنده نداشته و ندارد فلذا با استفاده از این فرصت توصیه‌ می‌کنم که با توجه به نزدیکی ایام اربعین حسینی ، شیعیان جهان مراقب پوستر‌های بنده که در تمامی معابر عمومی شهر کربلا، اتوبان‌ها، پل ها و روگذر‌های آن نصب شده باشند چرا که با دلار خریداری شده و حیف است.

 

والسلام علیکم

سید صادق حسینی شیرازی

 


پی نوشت:

البته که این ماجرای سکوت مدعی کلیدداری حرم امام حسین علیه السلام یک طنز تلخ حال بهمزن است. ولی خب اگر سکوت را هم بشکند به هر حال با این حجم از انتقادهایی که صادق شیرازی نسبت به جمهوری اسلامی کرده و مدام اتهام غیراسلامی بودن به آن زده، شاید کمی اننظار داشتیم وقتی این طور به زمین مقدس کربلا هتک حرمت می‌شود ایشان عمامه از سر بندازند و دو دستی قمه بکوبند و هیهات من الذله سر بدهند.

 




علیرغم انتساب بیش از 15 شبکه ماهواره ای به دفتر شیرازی، او فقط مسئولیت شبکه مرجعیت را می پذیرد و عنوان می کند که بقیه فقط نامش را به یدک می کشند و به حرف هایش گوش نمی کنند!!! درباره هزینه های شبکه های منتسب به شیرازی خبری موثق وجود ندارد اما پیگیری های خبرنگار بی.بی.سی در مستندی که به صورت غیرمستقیم از رسانه های وابسته به شیرازی ساخته بود به عنصری در کشورهای خلیج رسید که پول همه را یکجا حساب می کند!!

قدرت مدیریت دفتر بنابرآنچه که شنیده می شود به شدت از دست شیرازی خارج شده و عناصر تندروی وابسته به او که غالبا از نزدیکانش هستند، ت ها را می چینند. برادر سیدصادق که در لندن زندگی می کند و با حضور در رسانه های مختلف به فحاشی علیه امام و انقلاب می پردازد در دفتر وی در قم نفوذ زیادی دارد و عامل بسیاری از تندروی های طرفداران به شمار می آید.

شیرازی در قم پایگاه جدی و حتی نفرات چشم گیری ندارد و تعداد مقلدانش در ایران و عراق بسیار کم است، اما رسانه های داخلی به اشتباه به قدرت خیالی وی در فضای مجازی ضریب پوشالی داده اند به طوریکه او را به عنوان یک قدرت تاثیرگذار اپوزیسیون معرفی می کنند در صورتی که این جریان حتی توان اردوکشی خیابانی به اندازه صوفی ها(خیابان پاسداران)را ندارد چه رسد به مخالفت با نظام! البته نکته مهم اینجاست که اگر دفتر وی بخواهد در قم دست به حرکت های تند خیابانی بزند میتواند مورد طمع ضدانقلاب و اپوزیسیون  قرار بگیرد و با اوباش کریه ای چالش آفرینی کند.

سیدصادق شیرازی از نظر علمی تفاوت جدی با منتظری دارد. سیدصادق شیرازی در بین علمای قم معروف به مرجع خود خوانده و کم سواد است و کتاب هایش به شدت کم فروش و کم اقبال است. همچنین در دروس خارج قم هم جایگاه علمی تاثیرگذاری ندارد و تعداد شاگردانش بسیار اندک هستند.

افراطی ترین طرفداران شیرازی در کربلا حضور دارند و در سایر شهرهای عراق طرفدار و حتی مقلد جدی ندارد به طوریکه عامه مردم عراق او را به عنوان مرجع تقلید نمی شناسند و صرفا به دلیل هزینه هایی که در هیات ها و دسته های قمه زنی می کند به عنوان عالم شعائر حسینی معروف است.

مساله ای که جریان شیرازی را کمی پیچیده می کند ارتباط وی با برخی از علمای قم و مراجع نجف است که وی را عامل تعظیم شعائر حسینی می دانند(بخوانید حامی اصلی قمه زنی). علما و مراجع نجف او را عالمی بی حاشیه می دانند که همین امر برخورد با این جریان انگلیسی را سخت می کند!!!  فضای غالبی بر افکار برخی علمای عراق حاکم شده که حتی از یاسرالحبیب و اللهیاری(دومجری تندروی شبکه های شیرازی در انگلیس و آمریکا)به عنوان حامیان مذهب و خط مقدم جنگ بااهل تسنن یاد می کنند و برای تقویت شبکه های تلویزیونی وی در بین مردم پول جمع می کنند.

یاسرالحبیب از بستگان(داماد) خاندان شیرازی است که در لندن از ملکه انگلیس کمک مالی دریافت می کند و به تفرقه افکنی میان شیعه و سنی می پردازد. اللهیاری هم که در آمریکاست از در سرویس جاسوسی سیا ردیف بودجه دارد و جالب اینجاست که این دو شبکه تلویزیونی فقط به فحاشی علیه سنی ها پرداخته و در محتوایشان حرفی از آمریکا و انگلیس و اسرائیل)به عنوان دشمان اصلی اسلام) دیده و شنیده نمی شود.

دفتر شیرازی برای اینکه نشان دهد در ایران طرفداران زیادی دارد به سمت هیات های مذهبی رفته و با هزینه های زیاد درخواست می کند که عکس این مرجع خود خوانده را بالای سردر نصب کنند. برخی هیئات ها هم که افکار او را نمی شناسند برای تامین هزینه های جاری کمک مالی را دریافت می کنند.

ریشه بغض جریان شیرازی در انقلاب اسلامی و امام خمینی است به طوریکه در محافل خصوصی طرفدارانش در قم، به امام و انقلاب توهین های بسیاری می شود. شیرازی اسلام سکولار و مخالف با اهل تسنن را تبلیغ می کند و انقلاب اسلامی را اشتباهی بزرگ می داند که باعث خسارت به اهل بیت شده است!! اما وی به این سوال پاسخ نمی دهد که چگونه هنوز در سایه همین انقلاب توانسته برای خود دفتری داشته باشد و زیست دینی نماید!

تعداد طرفداران سرسخت شیرازی در نجف و کربلا پس از جنگ با داعش به شدت کاهش یافته است. دلیل آن هم این است که وی علیرغم اینکه خود را حامی اهل بیت و حافظ شعائر دین می داند، اما درباره دفاع از حرم اهل بیت در سوریه و عراق پس از فتوای جهاد آیت الله سیستانی سکوت کرد و همین امر تعداد زیادی از طرفدارانش را کاهش داد و موجب انتقادات بسیاری در عراق شد. کار به آنجا رسید که عناصر اصلی دفترش در نجف نیز به انتقاد شدید از سیدصادق شیرازی پرداخته و برخی هم از دفاتر شهرهای عراق به صورت کامل جدا شدند.
 

منبع : حامیان ولایت


#ماجراهای_کودن  این داستان: کی گفته بالشت خداست؟ یه روز احساس کردم کودن حال و هواش فرق می کنه مدام به در و دیوار نگاه می کرد و دندون غرنچه می رفت. پرسیدم فلانی چیزی شده؟ 

انگاری منتظر بود همینو ازش بپرسمترکید و گفت: "خدا لعنتشون کنه! یعنی چی؟ آخه چه معنی میده این خداستاون خداست در و دیوار خداست؟!" 

دیدم نههه عاره، حسابی قاطی کرده و داره هزیون میگه. 

با نرمی بهش گفتم: منظورت چیه عزیزم؟ گفت: منظورم همین وحدت وجوده.همینی که فلاسفه ی کافر و زندیق بهش اعتقاد دارن میگن همه چیز خداستمثلا این بالشت خداست.ههههه "

 من که تازه دو زاریم افتاد که این بار هم مثل همیشه کودن خان باز یه مطالعه ی ناقص داشته و گیر داده به عرفا و فلاسفه، خندم گرفت و بهش گفتم:

 "عزیزم اون که تو میگی اسمش 《وحدت موجوده》 نه 《 #وحدت_وجود 

نترس هیچکی اعتقاد نداره بالشت خداست. همه فلاسفه مثل #امام_خمینی  ره به《 #وحدت_وجود  》 اعتقاد داشتند، که اصلنم #شرک  نیست." 

با تعجب پرسید: "ولی همه میگن وحدت وجود عین شرکه" 

گفتم: "خدا عقلت بده یارو سه جلد کتاب نوشته که وحدت وجود رو واسه عوام توضیح بده ولی آخرش نتونسته الانم شما سعی کن اول بفهمی با چی داری میجنگی بعدش ببین بقیه( که اونا هم نفهمیدن وحدت وجود چیه) راست میگن یا نه" 

بیچاره #کودن ! تازه فهمیدم خودشو آماده کرده بود تا منو بچزونه ولی مثل اینکه برعکس خودش چزونده شده بود. طبق معمول کم آورد و شروع کرد حدیث گفتن قال معصوم ع: الفلسفه شرک است. 

افسوس خوردم که چرا هیچ وقت نمیشه یه دیدار مسالمت آمیز با کودن خان داشته باشم.یه آه نسبتا عمیق از اعماق وجودم سردادم و بهش گفتم: 

"این صد بار! ما رو به #قرآن  و #اهل_بیت  ع سپردن نه قرآن و #بحارالانوار  شما که حدیث خوندی آیا تاریخم خوندی که اهل بیت ع چندتا شاگرد #فیلسوف  داشتن و چند بار با فلاسفه مناظره کردن؟ خب لابد فلسفه بلد بودن که با #فلاسفه  بحث کردن مثل اینه که شما از پزشکی حالیت نشه بعد بری با دکترا بحث پزشکی کنی " 

کودن سرشو ت داد و گفت: "ببین من کاری به هیچی ندارمفلسفه و وحدت وجود و همه اینا از یونان اومده و اصلا توی #دین  ما نبوده. بیخودی ازشون دفاع نکن!" بعد سرشو کرد توی گوشی و شروع کرد نظر علما رو درباره فلسفه خوندن

 همینکه داشت میخوند توی دلم گفتم: کودنی دیگه مگه همین گوشی که دستت گرفتی از کجا اومده؟ بعدش چشامو بستم و به این سخن #مولامون  علی علیه السلام فکر کردم که فرمودند: الناس اعداء ما جهلوا #عوام  مردم #دشمن  چیزی هستند که بدان #جهل  دارند.



پینوشت:

چند سال پیش صفحه ای با عنوان «ماجراهای کودن» با موضوعیت #فاشیست_مذهبی داشتم که در اون داستان‌های برخورد نزدیک خودم با شیعیان برائی رو بصورت طنز بازنویسی می‌کردم . یادمه اون داستان‌ها برای خیلی از دوستان جذاب و خوندنی و برای خیلی از هم واقعا مایه‌ی عذاب و تحمل نشدنی بود.

بعد از طراحی غدیریون تصمیم گرفتم دست به قلم ببرم و این بار بازهم در قالب همون داستان‌های طنز به بازشناسایی شیعیان افراطی و یا فاشیست های مذهبی نوظهور بپردازم و تجربیات شخصی خودم رو از برخوردهایی که به واسطه‌ی نسبت فامیلی نه چندان دور با بیت شیرازی ها با شیعیان برائی داشتم خدمت خواننده های مشتاق و مخاطبان دائمی غدیریون تقدیم کنم// ارادتمند شما سید محمد دانش


معمولا طرفداران شیرازی قائلین بر وحدت وجود را تکفیر می کنند و این در حالی است که رهبر فقیدشان نیز این نظریه را در کتاب شرح منظومه ملا هادی سبزواری پذیرفته است. پیش از توضیح لازم است نکته ای مورد توجه باشد و آن اینکه مرحوم سید محمد شیرازی درابتدای شرح منظومه ی خود گفته اند اگر مواردی را دیدند که مخالف شرع باشد نقد خواهند کرد و نظرشان را خواهند گفت؛ پس آنچه دراین صفحات آمده اثبات وحدت تشکیکی وجود است چون نقدی بر آن وارد نشده و آن را پذیرفته اند.

موضوع درخصوص وحدت تشکیکی وجوداست که بردو مقدمه استواراست.

مقدمه اول اینکه : منشاء کثرات ماهیت است

پس آنچه از تکثر در خارج می بینیم از حیث وجود واحد و ازحیث ماهیت متعدد هستند «مثل شجر و حجر و فرس و»


مقدمه دوم اینکه تمایز بین اشیاء به چهارصورت متصوراست یکی ازآن صورتها تمایز به شدت و ضعف,تقدم و تاخر,قوه وفعل و.

 به این نوع تمایز تشکیک میگویند یعنی دارای مراتب.

به بیان دیگر وحدت عین کثرت و واضح تر آنکه مابه الامتیازشان برمیگردد به مابه الاشتراک اصطلاحا به این نوع تمایز وحدت تشکیکی میگویند.


 و اما مرحوم سید محمد شیرازی در صص 195و 196 کتاب شرح منظومه ملا هادی سبزواری می نویسد:


«وجود یک شیئ واحد است و جز این نیست که تکثرش به ماهیت است زیرا یک شیی فی نفسه نه قابلیت تثنیه پذیری دارد و نه تکرار شونده است و به همین معنا اشاره دارد گفتار ملا هادی که گفت وجود به کثرت موضوع (یعنی ماهیت) تکثر پیدا میکند.

پس وجود تکثر پیدا می کند نه از آن جهت که جداست بلکه از آن جهت که مثلا ماهیت انسان است ماهیت فرس است ماهیت.نه آنکه نفس وجود تکثر پیدا کند و این امریست واضح.»



 کلینی در کافی روایتی نقل کرده که می گوید سه نفر از اصحاب امام صادق(ع) درباره اهل سنت یا همان کسانی که «ولایت ائمه(ع) را به رسمیت نمی شناختند» اختلاف نظر پیدا کردند. یکی از آنان گفت: همه آنها کافرند. 

دیگری گفت: اگر بر آنها اقامه حجت و دلیل شود ولی به حقانیت ائمه(ع) اعتراف نکنند کافر هستند.

 سومی که محمد بن مسلم بود گفت: اگر بر آنها اقامه دلیل شود ولی اعتراف به حقانیت ائمه(ع) نکنند و در عین حال انکار و جَحد نیز نکنند باز هم کافر نیستند. کافر بودن تنها زمانی است که «جَحد»(انکار) کنند.

در آنجا امام صادق(ع) نظر محمد بن مسلم را تأیید کرده و درباره کسانی که در «کافر نامیدن اهل سنت» شتابزدگی کردند فرمودند:

«سُبْحَانَ اللَّهِ هَذَا قَوْلُ الْخَوَارِج‏» یعنی «شگفتا! این نظر ، همان نظرِ خوارج است»


الکافی (ط - الإسلامیة)، کلینی، ج‏2، باب الضلال، حدیث اول ، ص401 و 402


در زمینه نقد عقاید و پاسخگویی به شبهات شیعیان افراطی یا همان جریان شیرازی‌ها، کانال ها و صفحات متعددی به دست طلاب و اساتید حوزه راه اندازی شده اما کانالی که قصد معرفی آن را داریم یکی از تخصصی ترین و علمی ترین کانالهایی است که نقدهایی جدی به شیرازی ها وارد کرده است؛ نقدهایی که تا کنون کمترین پاسخگویی را از سوی طرفداران شیرازی در بر داشته.

استفاده از منابع مورد قبول جریان شیرازی ها مخصوصا کتاب های سید محمد شیرازی که به عنوان لیدر فکری و ایدوئولوژیست این جریان شناخته می‌شود جهت منکوب کردن اعمال و عقاید شیرازی‌ها از بارزترین موضوعاتی است که شوارق الالهام به آن می‌پردازد.


شوارق الالهام در ایتا


شوارق الالهام در سروش


شوارق الالهام در تلگرام



اگر چه مدعای شیرازی‌ها این است که بزرگترین مجتهدین و مراجع شیعه همواره معتقد به جواز و استحباب قمه زنی بوده و هستند اما چندی است سایت آیت الله سیستانی مدظله العالی که بزرگترین مرجع تقلید عراق و حتی جهان تشیع به شمار می‌رود تمامی استفتاءات مربوط به قمه زنی را به کلی از صفحات عربی، فارسی و دیگر زبان‌های خود پاک کرده است و این شکست سنگینی برای جریان مدعی شعائر موهن به شمار‌ می‌رود.
آیت الله سیستانی از بزرگترین موانع دستیابی شیرازی‌ها به جایگاه واقعی مرجعیت در عراق محسوب می‌شوند و بارها دیده شده که شیرازی‌ها به هر نحو ممکن سعی داشته‌اند آیت الله سیستانی و بیت ایشان را به داشتن مواضعی مشابه جریان خود معرفی کنند اما با اینکه آیت الله سیستانی همواره به محافظه‌کاری و احتیاط در جهت حفظ اتحاد بین شیعیان معروف بوده اما در مواقع حساس نشان داده اند مواضع نزدیک‌تری به مراجع انقلابی ایران دارند تا جریاناتی مانند جریان شیرازی‌ها!!

تصویر سایت آیت الله سیستانی به زبان عربی
سیستانی قمه زنی عربی
تصویر سایت آیت الله سیستانی به زبان فارسی
سیستانی قمه زنی فارسی

از نمونه های مخالفت عملی آیت الله سیستانی با جریان شیرازی ‌می‌توان به تأکید ایشان بر وحدت اسلامی، جلوگیری از جنگ روانی بین شیعه و سنی در عراق در ماجرای تخریب سامرا، دعوت مذاهب اسلامی جهان به اخوت و برادری، و خاتمه دادن به بحث اختلاف‌انگیز و شبهه ناک قمه زنی بین شیعیان اشاره کرد. ایشان همچنین اولین مرجعی بوده اند که فتوای ایشان مردم شیعه و سنی عراق را برای شکست داعش متحد کرد و عراق را از فروپاشی حتمی نجات داد و  این در حالی است که شیرازی ها تلاش می‌کنند مرجع ساختگی خود را نیز در این افتخار تاریخی شریک جلوه دهند.

نمونه ای از جوسازی رسانه‌ای شیرازی ها برای شریک کردن صادق شیرازی در افتخار فتوای جهاد با داعش
1

حجت‌الاسلام منتظری، رییس دادگاه ویژه ت: قرار بازداشت سید حسین شیرازی به قرار وثیقه تبدیل شده است. با تبدیل این قرار، ضرورتی به ادامه بازداشت وی نبود./ایسنا

قابل توجه دوستانی که از ازادی این شخص اظهار اندوه کرده بودند، پرونده ی ایشان در جریان است این دستگیری صرفا تشری بود که اینها ایران را با کشورهای دیگر مقایسه نکنند و در صورت احضار در دادگاه حاضر شوند.


سید صادق شیرازی، برادر بزرگتر خود مرحوم سید محمد شیرازی را مصداق روایت «ان العلما ورثه الانبیا» معرفی می کند و او را رهرو راه پیامبران الهی می داند. اما در یکی از سخنرانی هایشان سعی بر این دارند که جواز سب و دشنام را از آیات قرآن اثبات کند، و در سخنرانی خود بر این نکته تاکید می کنند، و می گویند کسانی که با جواز سب و دشنام خودداری می کنند، دچار تلبیس ابلیس یا شیطان شده است.

 اما سیدمحمد حسینی شیرازی در کتاب( من فقه اهراء)– علیها السلام- جلد دوم  ص 437، افترا و دشنام‌گویی را ذاتاً حرام می‌داند و با استناد به آیۀ (وَ لاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ )

و همچنین فرمایش امیرمؤمنان: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ» بیان می‌کند که دشنام‌گویی و افترا، آثار سوء وضعی و تکوینی دارد و بازگشت آن‌ها به شخص دشنام‌گو خواهد بود. ایشان سپس در مقام پاسخ به شبهات این بحث برمی‌آید و می‌گوید: 


کسی نگوید: «پس چرا ما تعبیراتِ لعن، دشنام و مانند آن را در قرآن کریم می‌بینیم، مانندِ فرمایش خدوند سبحان: (إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ و مانند سبّ و دشنامِ اشخاص در قرآن: (عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ و فرمایش خدواند متعال: )أُولئِکَ یلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللّاعِنُونَ) و فرمایش خداوند سبحان: (أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ) و فرمایش خداوند عزوجل: (وَ إِنَّ عَلَیکَ اللَّعْنَةَ إِلى یوْمِ الدِّینِ(15) و فرمایش خداوند بلندمرتبه: (َ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّار)


[کسی این‌ها را مطرح نکند؛] زیرا در پاسخ گفته می‌شود: هنگامی‌که نقص و ایرادی واقعی در چیزی وجود داشته باشد و صلاح بر آن است که طرف مقابل و یا اهل و قوم او و یا دیگران [با بیان این نقص‌ها و ایرادات] هدایت شوند، بیان این نقص‌ها لازم بوده و دشنام‌گویی نیست؛ بلکه داخل در ارشاد جاهل و تنبیه غافل و ارائۀ طریق برای گمراهان می‌باشد. پس منع دشنام‌گویی و جواز این‌گونه سخن‌گفتن، دارای دو مورد و موضوع متفاوت هستند که این تفاوت پیش از آنکه حکمی شرعی باشد، مطلبی عقلانی است.


▫️بر این مطلب باید افزود که کلماتِ لعن و مانند آن که در قرآن کریم بسیار وجود دارند، هیچ‌گاه به اسمای مشخص مذکور نسبت داده نشده‌اند؛ بلکه همواره خطاب به صاحبان صفات رذیله و اُمَمِ [منحرفِ] گذشته بوده‌اند. پس محوریت این لعن‌ها بر صفات، افکار، عقاید و انواع سلوک و عمل می‌باشد، نه بر محور افراد مشخص. اما تعبیرهایی که نسبت به اسمای مُعینی بیان شده است، مانند: (تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ) پس این تعبیرها از باب تزاحم ملاک‌ها و مقدم‌داشتنِ اَهَم می‌باشد؛ چنانچه بر کسی پوشیده نیست.



سوال ما از دوستان جریان شیرازی؟؟


⁉️ آیا طبق منطق سید صادق شیرازی، برادر ایشان نیز از مصادیق کسانی نمی شوند که دچار تلبیس ابلیس (شیطان) شده است؟


⁉️ آیا طبق منطق سید صادق شیرازی، سید محمد شیرازی هم دچار اعمال شیطانی و انحرافی شده است؟


⁉️ براستی سید صادق شیرازی، چگونه او را از مصادیق علمای رهرو پیامبران می داند، در حالی که برادر بزرگوارشان، طبق منطق خودشان دچار تلبیس شیطانی شده است؟


آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی صبح امروز در جلسه درس خارج فقه خود در مسجد اعظم با اشاره به انتشار مسئله‌ای در فضای مجازی اظهار کرد: این روزها شاهد هستیم مسئله زشتی در فضای مجازی منتشر کرده‌اند و هر روز دروغی درست می‌کنند، این بار آمده‌اند سند هم برایش درست کرده‌اند که فلان فرد در حسابش در کرج 600 میلیارد تومان پول دارد و بر روی آن هم مهر زده‌اند.


وی تصریح کرد: گفتم اگر چنین پولی وجود داشت که وجود ندارد، هر کسی برود در کمیته امداد امام، 200 هزار تومان در شب عید به نیازمندان کمک کند و رسیدش را بیاورد، تمام این پول را به آن فرد می‌بخشم.


این مرجع تقلید با اشاره به اینکه کانال‌های تلگرامی معاند این دروغ‌ها را مطرح می‌کنند، بیان کرد: هر روز دروغی درست می‌کنند و دروغ به قدری بزرگ است که قابل پذیرش نیست، کاهی هم نیست اما از آن کوه درست می‌کنند، البته اینها کار رسانه‌های فاسق و فاسد که شناخته شده هستند، است.


وی گفت: البته برخی افراد ساده هم تحت تاثیر قرار گرفته و سؤال می‌کنند، در پاسخ می‌گوییم اگر مبلغی اضافه داشته باشیم شهریه طلاب را بیشتر می‌کنیم.


آیت‌الله مکارم‌شیرازی متذکر شد: من این مطلب را ندیده‌ام ولی می‌گویند که مهر بانکی هم درست کرده‌اند و پایش زده‌اند.


سید حسن نصر الله Sayyed hassan.jpg دبیر کل کنونی حزب الله لبنان است. وی در ۱۶ سالگی برای تحصیل علوم دینی به نجف اشرف مهاجرت کرد. ارتباط با شهید سید محمد باقر صدر در نجف و سید عباس باعث شد که وی وارد فضای مبارزه با اشغالگران اسرائیلی شود. او در سال ۱۹۸۲ میلادی به همراه چند لبنانی دیگر حزب الله را تأسیس کرد. وی مدتی مسؤول اجرایی حزب الله بود و در سال ۱۹۹۲ میلادی و پس از شهادت سید عباس به عنوان دبیر کل حزب الله انتخاب شد. حزب الله در دوران وی به قدرتی منطقه‌ای تبدیل شد و توانست پس از انجام عملیات‌های متعدد، در سال ۲۰۰۰ میلادی اسرائیل را وادار به عقبنشینی از لبنان و آزاد کردن اسرای لبنانی نماید. وی در سال‌های اخیر به علت شدت تهدیدات امنیتی کمتر در انظار عمومی حاضر می‌شود هرچند به صورت ناشناس در میدان‌های نبرد حاضر می‌شود. فرزند وی سید هادی نیز در سال ۱۹۹۷م در درگیری با نیروهای اسرائیلی به شهادت رسید. سید حسن نصرالله از اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام می‌باشد.
:

امت اسلام بیشترین نیاز را به دیدگاه های وحدت بخش دارد
ما الان در شرایطی هستیم که بیشترین نیاز را به 
شیخ عبدالناصر الجبری دبیرکل جنبش الامة لبنان، عضو مجمع عمومی مجمع جهانی تقریب، عضو تجمع علمای مسلمان و از فعالان عرصه تقریب و وحدت اسلامی بود. شیخ جبری از برجسته ترین علمای لبنان و جهان عرب ومؤسس جمعیت های تقریب مذاهب اسلامی و علمای بلاد شام است که تلاش زیادی در مبارزه با اندیشه افراطی و تکفیری انجام داد.
 و امثال او، افکار و روش او، روحیه و صداقت او و روش برادرانه اش داریم ، چرا که جهان اسلامی ما امروز با پدیده ای بسیار خطرناک که پدیده تندروی فراری از همه محدودیت هاست، مواجه شده است. این پدیده هم در برخی محافل سنی و هم در برخی محافل شیعی دیده می‌شود .

زمانی که پدیده تکفیر و جریانات تکفیری را دنبال کنیم ، می بینیم که قبل از سال ۲۰۰۰ و در دهه ۹۰ قرن گذشته میلادی نیز این جریان ها وجود داشته است ، اما در برخی کشورها و در برخی عرصه های محدود. اما این جریان تکفیری به این شکل که امروز معرفی می کند، خود را نشان نداده بود. تکفیریها در پایگاههای اینترنتی فکری و اعتقادی یا در پایگاههای رسانه ای یا ی یا میدانی، امروز بدون هیچ حد و مرزی و بدون هیچ قانونی موضع خود را بیان می کنند و مسائل را به فراتر از آن نیز می برند و این بسیار خطرناک است. امروز در نبرد تکفیر، آنها تنها به تکفیر اکتفا نمی کنند ، بلکه تکفیر به قتل، کشتار، جنایت، سر بریدن، شکافتن سینه، غارت و چپاول نیز گسترش پیدا کرده است . این خطرناکترین چیزی است که امت اسلام در آن به سر می برد.

تشیع انگلیسی روی دیگر تکفیر است
متاسفانه در برخی محافل شیعی نیز گرایشهای مشخصی وجود دارد که حضرت امام ای آن را تشیع لندنی یا تشیع انگلیسی می نامند. این محافل شیعی نیز روش تکفیر و خیانت و اهانت به همه مقدسات و نمادها را در دستور کار قرار داده و نه تنها به مقدسات و نمادهای برادران اهل سنت ما، بلکه به مقدسات و نمادهای شیعه و علما و مراجع و اسوه های اخلاقی شیعیان نیز اهانت می کند. لذا امروز می بینیم که همه امکانات برای این دو گرایش یعنی گرایش تکفیر و غلو و تندروی فراهم است، همه رسانه ها فضای لازم را برای گرایشهای تکفیر، غلو، تندروی، اهانت، توهین، اتهام، قتل و کشتار فراهم می کنند. شبکه های مقاومت از عرب ست، نیل ست و ماهواره های اروپایی حذف می شود، اما همه درهای جهان به روی شبکه های فتنه انگیز مانند وصال، صفا، فدک و غیره باز است.

اختلاف امت اسلام برنامه سرویس های جاسوسی غربی است
خواهران و برادران و ای حضرات علما!، آنچه اتفاق می افتاد، تصادفی نیست، بلکه کشورها و سرویسهای جاسوسی و مراکز مطالعاتی وجود دارند که شبانه روز فعالیت می کنند، آنها فهمیده اند که بیداری اسلامی به وجود آمده است و امت اسلامی و ملتهای مسلمان بیدار شده و به پا خاسته اند و فهمیده اند این ملتها مواضع روشنی در برابر سلطه طلبی آمریکایی و استکباری در کشورهای مسلمان و منطقه ما اتخاذ کرده اند و موضع روشن و قاطعی در پیش گرفته اند، آنها وقتی پیروزیهای مقاومت را برابر اسرائیل دیدند فهمیدند که باید اختلاف بین این امت به وجود بیاورند و هیچ راهی برای مقابله با این قیام مردمی در کشورهای اسلامی و به ویژه کشورهای عربی ندارند به جز اینکه همه این مسیرها را به طرف فتنه منحرف کنند و اختلاف بیندازند و برای پروژه های استکباری آنها هیچ چیز بهتر از این نیست که این نبرد را از عرصه واقعی و درست خود به عرصه های دیگر مانند جریانهای تکفیر و غلو منتقل کنند. ما امروز بیش از هر زمان دیگری باید مسئولیتمان را همانند مرحوم شیخ عبدالناصر بپذیریم. ما باید از طرفی آن افراد را محاصره و با آنان مقابله و آنها را ساکت کنیم و از طرف دیگر باید برای نزدیکی و همکاری و برادری و وحدت و همگرایی بیشتر تلاش کنیم زیرا هدف تکفیری ها و تندروها و اربابان آمریکایی و صهیونیستی شان این است که بین ما جدایی بیفتد و ما از همدیگر دور شویم و هر کس به راه خود برود. اصرار ما بر دیدار و کار مشترک بر اساس چارچوبهای ی و مقاومت، بهترین پاسخ و چالش و حتی بهترین دستاوردی است که از طریق آن به شکست پروژه مقابل پی می بریم.

تشیع انگلیسی از وهابیت و صهیونیست خطرناک تر است
وهابیت خشن تر و سنگدل تر از اسرائیل است، به خصوص که می خواهد همه را حذف کند و هر آنچه با اسلام و تاریخ آن مرتبط است، محو سازد، این پروژه از سال 2011 میلادی ادامه دارد و مسئله شیعه و سنی نیست و نقش اطلاعات در این زمینه مشخص است و باید این تهدید را به فرصتی برای محاصره وهابیت و ضربه زدن به آن تبدیل کرد. دبیرکل حزب الله لبنان گفت: تشیع انگلیسی از وهابیت و صهیونیست خطرناکتر است و کسانی که در ماهواره ها با زبان مذهب سخن می گویند، مزدوران اطلاعاتی هستند که هدفشان تخریب مذهب است و هرکسی که آنها را تایید می کند، مزدور ترسو است .

آیا ماجرای فرقه شیرازی ها وارد فاز جدیدی شده؟! 

این بار دیگر خبری از کسانی که می گفتند کلیپ‌ها تقطیع شده یا منظور فلانی حکومت ایران نبوده نیست. کسانی هم که می گفتند شیرازی ها شهدای ایران رو قبول دارند دیگر ساکت شده اند.

 


حضرت آیت الله محقق کابلی از مراجع تقلید شیعیان افغانستان فتوا داد قمه زنی و خود زنی در مراسم عزاداری محرم، جایز نیست و براساس فتوای این برجسته، وارد کردن جراحت به ̎خود̎ حرام است.

به گزارش خبرگزاری شفقناافغانستان؛ محمدعلی فهیمی، رییس دفتر آیت الله محقق کابلی محتوای این فتوا را به رسانه ها ابلاغ کرد. قمه زنی در سال های اخیر در بین عزادارن ماه محرم در افغانستان بیشتر شده است و همه ساله به تعداد این افراد که اکثرا جوانان هستند، افزوده می شود. هرچند بسیاری از مراجع تقلید و ون قمه زنی را مسائلی خرافاتی خوانده اند اما از شدت آن کاسته نشده است. تصاویری که از مناسبت های محرم به ویژه روز عاشورا از قمه زنی در بخش های افغانستان منتشر شده، به شدت خشونت آمیز بوده و در سال های اخیر تلاش شده است که جلوی قمه زنی گرفته شود.


مسوولیت به دوش عاملان

محمدعلی فهیمی، رییس دفتر آیت الله محقق کابلی می گوید که با گسترش قمه زنی، هدف و نفس سوگواری ایام محرم به حاشیه می رود و به گفته او، عزاداران به جای مسائل محوری و اصلی به موضوعات فرعی و حاشیه کشانده می شوند. فهیمی افزود: ̎به حکم آیت الله محقق، قمه زنی شرعا جایز نیست و چیزی که جواز دینی نداشته باشد، حرام است.̎

او می گوید که از چند سال بدینسو پیوسته در این مورد احکام منتشر شده و اینکه مردم از آن پیروی نمی کنند، مشکل خودشان است.

دو روز پیش، قمه زنی در یکی از مساجد بزرگ کابل، واکنش های تند کاربران شبکه های اجتماعی را برانگیخت و شماری از مردم از این کار سخت انتقاد کردند. محمد علی فهیمی می گوید که پرسش نامه های زیادی درمورد قمه زنی به دفتر آیت الله محقق کابلی می رسد که اغلب آنان پرسش یکسانی را مطرح می کنند: قمه زنی جواز شرعی دارد؟

او می گوید که آیت الله کابلی به تمامی این نامه ها پاسخی مشابه داده و گفته اند:

 ̎هرچیزی که بر جان انسان ضرر برساند حرام است و قمه زنی نیز حرام می باشد.̎

بیشتر افراد که تمایل به قمه زنی دارند، از سطح سواد دینی کم تری برخودار هستند و آنها بیشتر تلاش می کنند حرکات به شدت خشونت آمیز را در انزجار به آنچه در کربلا اتفاق افتاده، به نمایش بگذارند. همه ساله در افغانستان با فرا رسیدن، ماه محرم، تدابیر امنیتی شدت می گیرد و امسال وزارت داخله کشور برای تامین امنیت این مراسم، کمیسیون ویژه امنیتی تشکیل داده است.

در روز عاشورای محرم سال ۱۳۹۰یک بمب گذار انتحاری مواد انفجاری حامل خود را در بین دسته های عزاداری در زیارت ابوالفضل در مرکز شهر کابل ، انفجار داد که دست کم ۶۰ تن را کشت و بیش از ۱۲۰ تن دیگر را زخمی کرد. پس از آن، حامد کرزی، رییس جمهوری پیشین کشور در دیدار با علمای شیعه افغانستان از آنها خواست که در ایام برگزاری محرم محتاط باشند.


انتهای پیام


www.afghanistan.shafaqna.com


حجت الاسلام مصلحی وزیر اسبق اطلاعات، با بیان اینکه همانگونه که امروز مقام معظم رهبری از وجود شیعه انگلیسی نام می‌برند در دوران جنگ نیز این جریان در حوزه‌ها مشغول فعالیت بود، گفت: انگلیسیها آن موقع هم به دنبال تاثیر و نفوذ در حوزه‌ها بودند و مجموعه ای که امروز آنها را به نام تشیع انگلیسی می‌شناسیم در آن زمان هم بودند و ما در قم با آنها درگیری داشتیم.

وی افزود: تشیع انگلیسی برای جلوگیری از حرکت‌های مردمی تلاش‌ می‌کرد؛ هرچند در مقطعی از دفاع مقدس این جریان قدرت بروز و ظهور نداشت اما تلاش‌های پشت پرده آنها ادامه داشت. در بحث های اوایل انقلاب نیز اگر دقت کنید نوع برخوردهای امام در حوزه با برخی شخصیت‌هایی که در حد مرجعیت بودند اما انقلاب آنها را کنار زد دقیقا در همین مسیر و همین راه بود.

رئیس سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت ت در دفاع مقدس خاطرنشان کرد: دشمن در هر جایی متناسب با همان شرایط سرمایه گذاری می‌کند، در بحث شیعه انگلیسی نیز به راحتی دست خود را رو نکرده و در حوزه علمیه قم نیز علنی ورود نمی‌کند. به عنوان مثال امروز نیز سعی دارد در قالب عشق و محبت به امام حسین (ع) اهداف خود را عملی کند.

حجت الاسلام مصلحی اظهار داشت: در دوران دفاع مقدس نیز این جریان با شعار اینکه شما در حال شیعه کشی و مسلمان کشی هستید و چه کسی باید جواب این خونها را دهد، با شبهه افکنی قصد داشتند مانع حضور طلاب در جبهه ها شوند.


** اذعان ولیعهد عربستان به حمایت همه جانبه این کشور از صدام

حجت الاسلام مصلحی همچنین در بخشی از سخنان خود با اشاره به پشتیبانی همه دنیا از صدام در جنگ با ایران، به سفر چند سال قبل خود به عربستان و دیدار با ولیعهد این کشور اشاره کرد و متذکر شد: سه سال پیش درسفر به عربستان، نایف بن عبدالعزیز که آن زمان ولیعهد آن کشور بود با تبختر و در حالی که 23 سال از جنگ گذشته بود به من گفت ما در دوران جنگ شما با صدام، به صورت همه جانبه از او حمایت می‌کردیم و همه توان ما پشت سر صدام بود. بقیه کشورها نیز همین وضعیت را داشتند.

وی بیان کرد: حمایت از صدام فقط شامل حال عربستان نبود و برخی کشورهای دیگر نیز از عراق حمایت می‌کردند.


منبع: خبرگزاری فارس


نظر آیت الله مکارم شیرازی در مورد قمه زنی چیست؟
   پاسخ: قمه زنی از جمله بدعتها است که بواسطه آن خسارات بسیاری بر ما وارد شده است و شیعه را در جهان به واسطه این کار به جنون متّهم می کنند و در این زمان، صراحتاً اعلام می کنیم که باید از این کار خودداری شود و در عبارتی ساده، آسیب رساندن به بدن حرام است خواه از طریق قمه زنی باشد یا زنجیرهای تیغه دار یا ضربات شدید به بدن که باعث آسیب جدّی می شود.

سید جمال‌الدین اسدآبادی،‌ در سال 1217 شمسی در اسدآباد همدان متولد شد. از پنج سالگی به فراگیری دانش نزد پدر خود پرداخت و بخاطر استعداد و نبوغ خود، ‌بزودی با تفسیر قرآن آشنا شد. برای ادامه تحصیل به قزوین و سپس تهران مهاجرت کرد و سپس در 1228 عازم نجف شد و از محضر دو مرجع تقلید بزرگ زمان، ‌شیخ مرتضی انصاری و ملاحسینقلی در جزینی همدانی بهره برد. سید جمال در 1232،‌ بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید سعی کرد تا مردم و خصوصا مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند. اما به دلیل سلطه همه جانبه انگلیسی‌ها پس از یک سال و نیم آنجا را ترک و عازم عثمانی شد و چون با حسادت علمای درباری آنجا مواجه شد به مصر مهاجرت نمود. سید جمال‌الدین اسدآبادی در مصر توانست یک نهضت فکری ضد استعماری و ضد انگلیسی را پایه گذاری کند و تشکیلاتی به نام انجمن مخفی را به وجود آورد‌ اما بر اثر فشار انگلستان مجبور به ترک مصر شد. حرکت سید جمال،‌ توسط شاگردانش ازجمله شیخ محمدعبده دنبال و در سالهای بعد زمینه ساز قیام مردم مصر علیه استعمار انگلستان شد. سید جمال پس از ترک مصر، مدتی در هند اقامت نموده و سپس راهی اروپا شد. در پاریس با همکاری محمد عبده اقدام به انتشار رومه "عروه الوثقی"‌ نمود و به پاسخگویی به "ارنست رنان"‌ که مقالاتی علیه اسلام در یکی از رومه‌های پاریس،‌ می‌نوشت،‌ پرداخت. سید جمال بعدها به دعوت ناصرالدین شاه،‌ به ایران آمد و گمان می‌کرد که می‌تواند با نزدیکی به شاه،‌ اندیشه‌های اصلاح طلبانه خود را به اجرا بگذارد،‌ اما چون ماهیت و طبع شاهانه با هیچ اصلاحی موافق نبود و سید نیز،‌ شاه را آشکارا عامل بدبختی مردم معرفی می‌کرد، از ایران اخراج شد. سید جمال وقتی برای دومین بار به ایران آمد،‌ به آستانه حضرت عبدالعظیم در شهر ری تبعید شد و در آنجا علیرغم کنترل ماموران، مردم را به قیام علیه بیدادگری شاه تشویق می‌کرد؛ لذا ناصرالدین شاه دستور اخراج او را در حالیکه بشدت بیمار بود صادر کرد. سید جمال پس از اخراج از ایران وارد بصره شد و با سید علی‌اکبر شیرازی نامه‌ای به آیت‌الله العظمی سید حسن شیرازی می‌نویسد و به ظلم های فراوان شاه به مردم ایران اشاره می‌کند. عده‌ای معتقدند که این نامه در صدور فتوای مشهور تحریم تنباکو از جانب آیت‌الله میرزای شیرازی و جنبش تنباکو در نتیجه آن،‌ تاثیر بسزایی داشته است. حضور سیدجمال‌الدین اسدآبادی در طی سالهای 71-1270 در عراق تاثیر بسزایی در حیات فکری،‌ ی واسلامی شهرهای شیعه نشین و گسترش تبلیغ و دعوت در جامعه اسلامی گذاشت؛ به طوریکه همگان او را بعنوان رهبر حرکت «تجدید در اسلام»‌ می‌شناختند. سیدجمال الدین اسدآبادی منادی بیداری مسلمانان و بازگشت به اسلام و بدعت زدایی بود و اتحاد اسلام و پرهیز از تفرقه بین مذاهب اسلامی را تبلیغ می‌کرد و در آخر هم جان خود را در همین راه از دست داد. سیدجمال،‌ اواخر عمر خود را در عثمانی سپری ‌کرد و غیر مستقیم تحت نظر سلطان عبدالحمید،‌ امپراطور عثمانی قرار داشت. وقتی خبر قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی، از شاگردان سید جمال، به اسلامبول رسید،‌ سلطان عبدالحمید،‌ به هراس افتاد و دستور قتل سید جمال را داد و سرانجام در 19 اسفند 1275 برابر با 9 مارس 1897 او را مسموم ساختند و جنازه او را در قبرستان مشایخ اسلامبول به خاک سپردند. در سال 1324،‌ فیض محمدخان،‌ سفیر وقت دولت افغانستان در آنکارا،‌ موافقت دولت ترکیه را برای نبش قبر سید بدست آورد بقایای جسد سید جمال‌الدین اسدآبادی را در تابوتی به کابل انتقال دادند.

دشمنان تشیع نقش مرجعیت ت را در خنثی کردن تؤطئه‌های خود به وضوح در سده‌های اخیر دیده‌اند. نقش حکم یک سطریِ مرحوم آیت‌الله میرزای شیرازی، دربارۀ توتون و تنباکو؛ نقش فتاوای بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در شکل‌گیری و پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی؛ نقش رهبر انقلاب در ناکام ماندن طرح‌های عظیم استکبار علیه ایران؛ نقش آیت‌الله سیستانی در ناکارآمد گذاشتن نقشه‌های شیطانی آمریکا برای ملت عراق، این حقیقت را به آنان نشان داده است که در مقابل اقتدار مرجعیت تشیع و با توجه به بیداری مرجعیت هر نقشۀ ظالمانه‌ای در مناطق شیعی‌نشین نقش برآب خواهد شد.

بر این اساس، دشمنان اسلام برای کم‌رنگ کردن این رکن شیعه و جلوگیری از گرایش فراوان و رواج روزافزون به سوی آن، می‌کوشند بدیلی برای مرجعیت ایجاد کنند. نحوۀ شکل‌گیری بهائیت (باب و بهاء) در دامان تشیع و برخاستن این جریان ضد اسلامی از دل حوزه علمیۀ تشیع خواندنی است؛ همچنین جنجال جریان کاظمینی بروجردی را می‌توان یکی از این نمونه‌های بدل‌سازی نام برد.[1]

فتنه مرجعیت انگلیسی نیز یکی از موارد است که متأسفانه امروز با آن روبه‌رو هستیم، فتنه‌ای که خودی آن را تشکیل داده و مقابلۀ با آن حساس و سخت‌تر است چرا که او با نام مرجعیت آمده و اگر کمی و کاستی صورت گیرد، خدای ناکرده به مرجعیت لطمه وارد می‌شود.

یکی از مواردی که اهل این فتنه آن را عَلَم کرده و بوسیلۀ آن خواسته یا ناخواسته، ریشه اسلام را می‌زند مسئلۀ «برائت» است و به روایاتی که از ائمه در این باب آمده استناد می‌کنند از جمله روایاتی که به آن استناد می‌کنند، این کلام امام صادق است: «فضیل بن یسار گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) از حب و بغض (محبت و دشمن) پرسیدم که آیا از [نشانه‌های] ایمان است فرمود: مگر ایمان چیزى غیر از حب و بغض است؟ سپس این آیه را تلاوت فرمود: «خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل شما بیاراست و کفر و نافرمانى و عصیان را ناپسند شما کرد. که آنان هدایت یافتگان می باشند.»
طبق آیات و روایات یکی از فروعات دین ما، تبری از دشمنان خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است، اما چیزی که مهم است این است که معنای «تبری» توهین به مقدسات جماعة اهل‌سنت نیست، اهل‌بیت (علیهم‌السلام) همان‌طور که برای روزه، نماز و حج قوانین و ضوابطی را بیان داشته اند برای تبری نیز ضوابطی تعیین کرده‌اند:
اولا: اولین ضابطه‌ای که طبق آیات قرآن کریم برای مقولۀ برائت بیان می‌شود،  برائت از دشمنان زمان خود فرد است؛ « وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ لِأَبیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ فی‏ ضَلالٍ مُبینٍ [انعام/74] و هنگامیکه ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت‌ها را(بعنوان) معبود انتخاب می‌کنی؟ من تو و قومت را در گمراهی آشکار می‌بینم». همان‌طور که می‌بینیم حضرت ابراهیم از گمراه‌هان زمان خود برائت جسته و آن‌ها را در ظلالت دانسته است. پس در این زمان برائت از دشمنان حال حاضر اسلام مثل صهیونیست جنایت‌کار و آمریکا جنایت‌کار واجب است؛ همان‌طور که امام خمینی (رحمه‌الله) آمریکا را شیطان بزرگ دانست پس باید از او تبری جست.

ثانیا: با نگاهی به آیات قرآن کریم و سیرۀ ائمۀ اطهار (علیهم‌السلام) می‌توان فهمید که در مواردی‌که این کار موجب تفرقه و از بین رفتن اصل دین می‌شود باید سکوت کرد. در جریان گوسالۀ سامری و انحراف بنی‌اسرائیل وقتی که موسی (علیه‌السلام) بعد از 40 روز از کوه طور برگشتند؛ هارون (علیه‌السلام) می‌فرماید: «قالَ یَا بْنَ أُمَّ لاتَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَ لابِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی. [طه/94] (هارون) گفت: ای فرزند مادرم! (ای برادر!) ریش و سر مرا مگیر! زیرا من ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی، و سفارش مرا مراعات نکردی.» از آن‌جا که هارون می‌ترسید تفرقه بین بنی‌اسرائیل بیافتد، مانع عمل آن‌ها نشد؛ و اگر مانع می‌شد شاید قوم بنی‌اسرائیل بوسیلۀ این تفرقه نابود می‌شد و از آن‌جا که هارون امت اسلام علی(علیه‌السلام) است؛ و طبق وصیت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای جلوگیری از تفرقه میان امت، سکوت کرد. و خوف این را داشت که اگر سکوت نکند حکومت نوپای اسلامی توسط دشمنان اسلام (ایران و روم) نابود شود.[3]

پس با توجه به این‌که دشمنان اسلام با هر دینی، اتحاد خود را برای سرکوب کردن مسلمین حفظ کرده و سعی دارند در کشورهای اسلامی تفرقه ایجاد کنند؛ ما نیز باید نُک پیکان را به سوی آن‌ها گرفته و در مقابل آنان ایستادگی کنیم اما متأسفانه دیده می‌شود این فتنه نه‌تنها هیچ موضعی در مورد استکبار جهانی و کارهای آنان نمی‌گیرد بلکه دست در دست آنان داده و شبکه‌های رسانه‌ای خود را در درون این کشورها قرار داده و به نام اعتلای پرچم شیعه، تیشه به ریشه اسلام می‌زنند. این فتنه از هیچ تلاشی برای علنی کردن لعن بر خلفاء دریغ نکرده و حتی در کانال‌های ماهواره‌ای خود علنا این کار را انجام داده و در خیابان‌های لندن ندای «عایشه فی‌النار» سر می‌دهند. این در حالی است که اکنون به‌خاطر بعضی مسائل مانند همسایگی با اهل‌سنت در خود کشور (شمال، شرق، غرب و جنوب) و یا مرزهای خارج کشور، نیاز بیشتری به وحدت بین مذاهب در مقابل دشمن واحد داریم.

 

 

-------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت
[1].برای اطلاع بیشتر: در آمدی بر عرفان حقیقی و عرفان‌های کاذب، ص327.
[2]. سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِیمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ(کافی، ج2، ص 125)
[3]. http://www.afsaran.ir/link/316412

چندی پیش حسینیه‌ای بزرگ و لوکس با مدیریت جریان انحرافی صادق شیرازی در محله Golders Green لندن که قلب جامعه یهودیان است ، افتتاح شد .زمین حسینیه توسط یکی از مراکز اسلامی وابسته به سید صادق شیرازی در انگلستان به مبلغ حدود ۵٫۲۵ میلیون پوند (۲۸ میلیارد تومان) خریداری شده است.

شبکه موسوم به امام حسین (علیه السلام) وابسته به صادق شیرازی، ضمن اعلام خبر افتتاح این حسینیه در لندن، تأکید کرد: «در این حسینیه شعائر حسینی در آزادی کامل برگزار خواهد شد.»عبارت شعائر حسینی اصطلاحی است که جریان صادق شیرازی با مصادره به مطلوب  آن، برای اعمالی نظیر «قمه زنی»، «خودزنی با تیغ»، «توهین به مقدسات سایر مذاهب» و… استفاده می‌کند.

پس از ساحت این به اصطلاح حسینیه ، یهودیان محله گولدر گرین لندن با جمع آوری بیش از ۶۰۰۰ امضا مخالفت خود را با ساخت یک حسینیه (الرسول الاعظم) در این منطقه اعلام کردند و در مورد حضور مرکز اسلامی در قلب جامعه یهودیان ابراز نگرانی کردند .

اما اعضای ” جنبش دفاع از اسرائیل ” که یک حرکت صهیونیستی است ضمن بازدید از این مرکز به یهودیان اطمینان داده اند که این حسینیه به هیچ وجه تهدیدی برای آنها نیست و در صفحه فیس بوک خود اعلام کرد:

” این مسجد حتی یک مسجد نیست ! و هیچ ارتباطی با اسرائیل ندارد ! حال آنچه کشف کرده ایم برای شما بیان می کنیم :

– مسجد به آیت الله شیرازی وابسته است نه آیت الله خمینی !
– در نتیجه هیچ ارتباطی با راهپیمایی روز قدس ندارد .
– افرادی که با آنها دیدار کردیم بسیار مهربان و خونگرم بودند و از ما استقبال کردند.
– کسانی که درگیر مبارزات علیه این مرکز هستند، لطفا در قضاوت خود عجله نکنند . ”

ژوزف کوهن رئیس و بنیانگذار این جنبش که در اغلب اعتراضات ضد اسرائیلی به مبارزه علیه فلسطینیان می پردازد ، شخصا از حسینیه بازدید کرد و در صفحه فیسبوک خود نوشت :

من نظر برخی از کارشناسان را بررسی کرده ام هیچ مطلبی از (آیت الله ) خمینی در وبسایت آنها ( صادق شیرازی ) نیست و در روز قدس و کمسیون حقوق بشر اسلامی شرکت نمی کنند . ”

 

 

واکنش و اظهارات جنبش دفاع از اسرائیل و کوهن به خوبی نشان می دهد اسرائیل و صهیونیسم به اسلام و مذاهب اسلامی و حتی جریان های درون مذهبی به صورت یک کل واحد نمی نگرد و قائل به تمایز و تفکیک میان آنها هستند . همین تمایز می تواند اساس رفتار آنها با نحله ها و جریان های درون اسلامی یا درون مذهبی را شکل دهد.

به راستی چرا باید دشمن اول مسلمین جهان، جریان شیرازی ها را بی خطر برای اسرائیل توصیف کند؟؟ و در حالی که مسلمانان مقیم اروپا همواره تحت فشار و محدودیت در انجام شعائر دینی و فعالیت‌های فرهنگی قرار دارند، اکنون این پرسش مطرح است که جریان صادق شیرازی چگونه توانسته پایگاهی به این بزرگی، آن‌هم در قلب لندن تهیه کند؟

باید دید این بار انگلیسی‌ها با کمک دست‌پروردگان شیعه‌نمای خود چه نقشه‌ای برای اختلاف‌افکنی میان مسلمانان دنبال می‌کنند؟



پرده اول:
سخنرانی صادق شیرازی درمورد سب بر دشمنان اهل بیت(ع):
« میگه ما نباید سب بکنیم، کجا قرآن گفته ما نباید سب بکنیم؟ کجا به نحو مطلق گفته؟ این تدلیس ابلیس چجوریه دیگه. تو خود قرآن سب نیست؟ کدومتون بلدید، عتل بعد ذلک زنیم” این قرآنه یا نه؟ سبه یا نه؟ یعنی قرآن برخلاف خودش گفته؟ قرآن گفته سب نکنید خود قرآن سب میکنه؟ ولدال” سب هست یا نه؟ بی پدر” سب هست یا نه؟ امام حسین(ع) روز عاشورا نگفتن بی پدر پسر بی پدر” اینم که گفته ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله منظورش بت هاست نه آدم ها.»

پرده دوم:
نظر امامان شیعه در مورد سب و فحش
1-  از حضرت صادق علیه ‏السلام سؤال کردند؛ این حدیث پیغمبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله که فرمود : شرک مخفی ‏تر است از راه رفتن مورچه بر سنگ صاف در شب تاریک است به چه معنی است؟ حضرت فرمود : مؤمنین سب می‏کنند معبودات مشرکین را و این سبب می‏شود که آن‏ها خداوند را سبّ  کنند . این مؤمن ، شریک شده در سبّ خداوند با آن کافر مشرک چون سبب شد که او سب را شروع کند. بعد حضرت تمسک به این آیه فرمودند ولاتسبوا الذین
[منبع] مجمع البیان : ج3 ، ص537 ؛ تفسیر البرهان : ج3 ، ص83 ، ح1 ؛ تفسیر قمی : ج1 ، ص219 و وسائل الشیعة : ج16 ، ص254 ، ح3 .


2- شخصی از اصحاب امیر المؤمنین علیه ‏السلام را مار گزید. حضرت در مقام بیان سبب گزیدن مار فرمودند: تو نزد فلان شخص گردنکش بودی که قنبر غلام من وارد شد، تو او را بسیار احترام گذاردی و برای او قیام کردی. آن شخص گردنکش علت احترام تو را پرسید و تو گفتی : چون غلام علی است او را احترام کردم. این سبب شد که آن ملعون قنبر را بسیار آزار رساند و در مقام اذیت به من هم برآمد.
[منبع] سفینة البحار : ج2 ، ص563 ؛ به نقل از تفسیر العسکری علیه ‏السلام : ص588 .

3- امام رضا علیه السلام احادیثی را که نسبت به دشمنان اهل بیت علیهم السلام صریحا دشنام داده‌اند، ساخته و پرداخته‌ی مخالفانشان می‌دانند:
 . ای ابن ابی محمود! مخالفین ما سه نوع خبر در فضایل ما جعل کردند: کوتاهی در حق ما، تصریح به بدی‌های دشمنان ما، و دشنام به آن‌ها وقتی مردم اخبار غلو آن دسته را می‌شنوند، ما را تکفیر می‌کنند و می‌گویند: شیعه قایل به ربوبیت ائمه خود می‌باشد.و وقتی کوتاهی در حق ما را می‌شنوند، به آن معتقد می‌شوند. و وقتی بدی‌های دشمنان ما و دشنام به ایشان را می‌شنوند ما را دشنام می‌دهند. حال آنکه خداوند می‌فرماید:و لا تسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبّوا الله بغیر علم ای ابن ابی محمود! وقتی مردم به چپ و راست می‌روند تو ملازم طریقه‌ی ما باش، زیرا هرکس با ما همراه باشد، ما با او همراه خواهیم بود، و هرکس از ما جدا شود ما نیز از او جدا خواهیم شد.
[منبع] عیون اخبار الرضا،‌ ج1، ص304

4- صاحب تفسیر اطیب البیان ذیل همین آیه «ولاتسبّوا.» می‌گوید: سبّ اعداء دین، اگر موجب سبّ آن‌ها به مقدسات دین شود،‌ حرام است و این باعث می‌شود ما در گناه آن‌ها شریک شویم.
[منبع] اطیب البیان، ج5، ص167

حتما تا به حال دیده اید که طرفداران شیرازی در شبکه های اجتماعی حامیان وحدت اسلامی و انقلابیون ایران را «بتریه» خطاب می‌کنند اما واقعا چرا آنها ما را بتریه می دانند و اصلا بتریه یعنی چه؟؟

اجازه بدهید ابتدا آنچه از فرقه بتریه و ارتباطش با آخرامان روایت شده است را بررسی کنیم:

« بتریه » که در عراق بر ضد امام مهدی عج خروج مى کنند ، شتابان علیه امام موضع مى گیرند و به سبب برخوردى که از امام در مدینه شنیده اند ، مى کوشند که مانع ورود امام به عراق شوند .

دلائل الامامه از امام باقر(علیه السلام) از ابو جارود آورده است : پس از آنکه سیصد و سیزده نفر با وى بیعت مى کنند ، به مدینه مى رود و مردم روانه مى شوند (و جهاد مى کنند) تا خدا راضى شود ، سپس هزار و پانصد قریشى که همگى زاده اند را مى کشد . . . آن گاه به کوفه مى رود ، شانزده هزار « بتریه » از آن جا بیرون مى آیند که غرق در سلاح و قاریان قرآن و فقیه دین اند. پیشانى شان پینه بسته و همچون میخ کوبیده بر زمین اند . سراسر وجودشان را نفاق فرا گرفته و همگى مى گویند : اى پسر فاطمه ! برگرد، نیازى به تو نداریم. امام در پشت نجف ، شب دوشنبه ، از عصر تا شب ، با آنان مى جنگد و سریع تر از کشتن شتر ، آنها را به قتل مى رساند . هیچ مردى از آنها نجات نمى یابد و احدى از یاران امام زخمى نمى شود . خون هایشان در راه خدا قربانى مى شود، سپس امام وارد کوفه مى شود و با جنگجویان آنجا نبرد مى کند ، تا جایى که خدا راضى شود .


راوى مى گوید : معناى سخن امام را نفهمیدم ، سپس اندکى درنگ کرده ، آن گاه پرسیدم : فدایت شوم ! رضایت خدا را از کجا متوجه مى شود ؟! فرمود : اى ابو جارود ! خدا به مادر موسى وحى فرستاد و مهدى بهتر از مادر موسى است ! خدا به زنبور وحى فرستاد و مهدى بهتر از زنبور است ! حال فهمیدى ؟

راوى مى گوید ، به من فرمود : مقصودم را فهمیدى ؟ عرض کردم : آرى !

در روایت دیگر  آمده است : قائم(علیه السلام) سیصد و نه سال به اندازه ماندن اصحاب کهف در غار ، حکومت مى کند ; زمین را از عدل و داد پُر مى کند چنان که از ستم و بیداد آکنده شده بود . خدا شرق و غرب زمین را برایش فتح مى کند .

از اینجا فهمیده مى شود که نخستین کسانى که در عراق بر ضد امام(علیه السلام)شورش مى کنند، حزب « بتریه » هست. آنها در واکنش به برخوردى که امام با اهالى مدینه داشته، دست به قیام مى زنند . معناى « بتریه » این است که ولایت ( تولى ) دارند اما برائت ( تبرى ) ندارند . نخستین کسى که اینان را چنین نامید ، زید بن على(رحمه الله) است که به آنها گفت : آیا از فاطمه(علیها السلام) مى بُرید ؟! امر ما را بُریدند ، خدا رشته حیات شما را ببُرد ! 

حدیث زیر تحولات پس از ظهور امام(علیه السلام) در ولایات را بیان مى کند .

نعمانى  از ابراهیم بن عبد الحمید آورده است : کسى که از ابو عبدالله(علیه السلام) شنیده بود ، به من خبر داد که امام فرمود : وقتى قائم(علیه السلام) خروج کند ، افرادى که مى پنداشتند یار و یاور امام خواهند بود ، از فرمان او سرباز مى زنند اما امثال خورشید و ماه پرستان ، تحت فرمان امام مى آیند !


چرا یاسرالحبیب و طرفداران شیرازی حامیان انقلاب اسلامی ایران را بتریه صدا می‌کنند؟

طرفداران شیرازی تنها به این دلیل که بتریه فرقه ای از شیعه بوده اند و خصوصیت بارزشان این بوده که برای عمر و ابوبکر مقام و منزلت قائل شده اند طرفداران وحدت اسلامی که 99 درصد انقلابی و از جبهه مقاومت اسلامی هستند را بتری صدا می کنند و به زعم خود امید دارند که به زودی امام زمان عج ظهور کرده و در اولین نبرد آنها را نابود کند.

ولی این طرز نگاه به ماجرای بتریه اشکالات اساسی دارد که اگر خوب به آن بنگریم ممکن است دامن خود شیعیان برائی را بگیرد و چه بسا بتریه آخرامان خودشان باشند. البته ما مثل آنها جریانات و فرقه های آخرامان را بر هیچ فرقه و جریانی تطبیق نمی کنیم و این اشکالات صرفا برای تلنگر به طرفداران شیرازی و پاسخ نقضی به ادعای آنان است:


اشکال اول:

طبق روایات، پایگاه بتریه در عراق است و نیز پایگاه اصلی آنها در شهر کوفه (و یا نجف امروزی) است که محل تجمع ت اخباری می‌باشد. ت اخباری در مقابل ت اصولی که اهل انقلاب و تشکیل حکومت هستند قرار دارد. همانطور هم که در حدیث آمده آنها قاریان قرآن و فقیه نامیده شده اند.


اشکال دوم:

بتریه تنها به این دلیل که ابوبکر و عمر را محترم دانستند بتریه نامیده نشدند بلکه اتهام اصلی آنها این بود که بین ولایت و برائت جمع کرده بودند و این قضیه وقتی برخی گروه ها مانند تشیع انگلیسی رسما از یهودیهای صهیونیست ساکن اسرائیل دفاع می کنند و یا از دولت های آمریکا و انگلیس بخاطر حمایتهایشان تشکر و قدردانی می‌نمایند ممکن است جور دیگری مطرح شود یعنی شیرازی ها خود در ردیف متهمان اصلی به نداشتن برائت از دشمنان کنونی امام زمان عج قرار گیرند.


اشکال سوم:

طبق روایت، بتریه از کسانی خواهند بود که قبل از ظهور یقین دارند از یاوران امام عج خواهند بود ولی در روایت آمده که برعکس رخ می دهد و یاوران امام را امثال خورشید و ماه پرستان (پس از آنکه مسلمان شدند) تشکیل می دهند. خب اگر وحدتی ها و انقلابی ها همان بتریه هستند و یاران امام را هم امثال مردم ماتریالیست و کافر غرب پس از مسلمان شدن تشکیل می دهند؛ پس این وسط جای شیعیان برائی و طرفداران شیرازی کجاست؟؟


اشکال چهارم:

در متن روایات ذکر شده است که بتری ها بخاطر اعتراض به کشتار برخی مردم مدینه توسط امام زمان عج علیه وی قیام می کنند این مطلب واقعا جای بسی تفکر و تأمل دارد و افکار سیال را به سمت امثال سید محمد شیرازی و سید صادق شیرازی و آیت الله منتظری و سوق می دهد چرا که این اشخاص نیز به امام خمینی ره اعتراض جدی وارد کردند که چرا منافقان کور دل را در اوایل انقلاب اعدام کرد و آن را دستاویزی برای حمله به ایشان قرار دادند.


پی نوشت:

یکی از دوستان نظر جالبی را به این مطلب اضافه کرد که واقعا شنیدنی است. ایشان معتقد بود که اگر شیرازی ها و شیعیان برائی بتریه نباشند ولی مطمئنا با ادامه افراط در موضوع برائت خودشان موجب پیدایش تفکر بتری میشوند زیرا نتیجه ی هر افراطی تفریط خواهد بود و بالعکس!! که البته مصداق هایی هم در این اواخر پیدا کرده و همه در شبکه های مجازی دیده اند. مثلا این اواخر یکی از ون اصلاح طلب گفته بود مسئله خلافت امام علی ع یک موضوع صرفا تاریخی بود که تمام شد رفت پی کارش (ولی امام ای خوب جوابش را دادند و این نشان میدهد ما در باطن و بین خودمان اختلافات اصلی با عامه رو حفظ کردیم و پایش ایستاده ایم و عقب نمینشینیم مخلص کلام یعنی اینکه وحدت ما وحدت عقیدتی نیست و این را بارها و بارها رهبری شخصا اعلام کرده اند.)




مرحوم آیت‌الله‌العظمى بروجردی برای جلوگیری از گسترش دامنۀ اختلافات اجازه نمی داد که به مقدسات و ائمه اهل سنت اهانتی روا بشود و حتی آن را حرام می دانست و در موردی، آیت الله واعظ زاده خراسانی نقل می‌کند: «روزی در جلسه تنظیم کتاب حدیث، آیت الله بروجردی حضور یافت و با تأسف بیان کرد: کسی آمده کتابی نوشته و به خلفاء اهانت کرده و نام مرا هم در آغاز کتاب خود آورده است، وقتی از این امر مطلع شدم دستور دادم که تمام نسخ کتاب را جمع آوری کنند و تا آن سطور حذف نشود، اجازه نشر نیابد. ما در چه زمانی زندگی می-کنیم؟ این حرف ها جز ضرر و ایجاد عداوت چه فایده ای دارد؟، (این مطلب علاوه بر کتاب «زندگی آیت الله بروجردی» در کتاب: بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران صفحه 390، تهران 1381 هم آمده است). 

آیت الله شهید مرتضی مطهری درباره علاقه آیت الله بروجردی به وحدت و تقریب می گوید: «یکی از مزایای معظم له توجه به علاقه فراوانی بود که به مسأله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب مذاهب اسلامیه داشت، این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می دانست که ت حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز ت-های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را می کنند و بلکه آن را دامن می زنند و هم توجه داشت که به عدد دوری شیعه از سایر فرق سبب شده است که آن ها شیعه را نشناسند و درباره آن ها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند.

مرحوم آیة الله بروجردى به این جهات بسیار علاقه مند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است، تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می دهند معرفی شود، از حسن تصادف چند سال قبل از زعامت و ریاست معظم له که هنوز ایشان در بروجرد بودند «دارالتقریب بین المذاهب اسلامیه» به همت جمعی از روشنفکران سنی و شیعه تأسیس شده و معظم له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این مؤسسه کمک و همکاری کرد. برای اولین بار بعد از چند صد سال، بین زعیم شیعه و زعیم سنی شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او شیخ محمود شلتوت مفتی حاضر و رئیس جامع الازهر، روابط دوستانه برقرار شد و نامه مبادله گردید. (آیت‌الله مطهری، تکامل اجتماع، 1372، تهران: انتشارات صدرا، صفحه٢٠٤)


مستند " قائم مقام " روایتی بدون سانسور و منصفانه از زندگی آیت الله منتظری را به تصویر کشیده است. این مستند روایتی از مبارزات پیش از انقلاب تا فوت ایشان را شامل می شود و برای اولین بار به طور تفصیلی به فراز و فرود وی در نظام ی ایران پرداخته است. دوران قائم مقامی آیت الله منتظری و سال‌های پس از عزل او، از مقاطعی است که به دلیل حساسیت های ی فراوان کمتر به آن پرداخته شده است، بسیاری از شخصیت های ی هم یا درباره این مساله حاضر به گفتگو نیستند و یا به سختی حاضر به مصاحبه می شوند.


لینک دانلود: مستند قائم مقام


العالم - فلسطین اشغالی

خالد بن احمد آل خلیفه روزگذشته گفت مسئله فلسطین مسئله فرعی است و ایجاد اختلاف با آمریکا بر سر این مسئله فایده ای ندارد.

گفتنی است؛ پس از تصمیم ترامپ علیه قدس و موج اعتراضات در جهان اسلام، هیاتی بحرینی در یک اقدام عجیب اعلام کرد به سرزمین اشغالی سفر خواهد کرد، شبکه دوم تلویزیون اسرائیل گزارش داد که هیأت رسمی بحرین با کسب موافقت رسمی از «حمد بن عیسی آل خلیفه» پادشاه این کشور وارد تل آویو شدند.


این جریان ظاهراً برائی که –به حق- سنگ محبت و ولایت اهلبیت (ع) را به سینه می‌زنند و بعد –به باطل- نتیجه میگیرند که «وحدت بین شیعه و سنی معنا ندارد» را درک نمی‌کنم! بله؛ لعنت خدا بر کسیکه فضائل بی‌کران امیرالمؤمنین(ع) را در گفتار یا رفتار کتمان کند. اما سال‌هاست دربرخورد با چنین تفکری، فقط چند سؤال پرسیده ام که هیچ‌وقت جوابی نگرفته ام:

  • واقعاً چرا امیرالمؤمنین (ع) بیست و پنج سال «خار در چشم و استخوان در گلو» سکوت کردند؟
  • آیا کمتر از ما بر فضائل خویش آگاه بودند؟!
  • یا کمتر از ما بر اهمیت منصب خویش (جانشینیِ رسول‌الله ص) برای حفظ دین آگاهی داشتند؟!!
  • یا اینکه –نعوذبالله- کمتر از ما دردِ دین داشتند؟!
  • یا اینکه -نعوذبالله- از دَبدَبه و کَبکَبۀ اصحاب سقیفه ترسیده بودند که سکوت کردند؟!! 
  • یا چی؟!! 

واقعاً چه چیزی باعث شد که بیست و پنج سال نه تنها سکوت کنند، بلکه در نمازهایشان شرکت کنند و پای منبرها و سخنرانی‌هایشان بنشینند و بارها در امر قضاوت و حکومت به آنها کمک کنند و بالاتر از همه، به خلیفۀ دوم در جریان جنگ با پادشاهی ایران می بدهند که باعث شود جان خلیفه حفظ گردد؟؟!! چرا مولای عالَمیان باید آن‌قدر به خلیفۀ دوم کمک کرده و مشاوره دهند که او زبان به اقرار باز کند که «اگر علی نبود، هرآینه عُمر هلاک شده بود!…» چرا به او کمک میکرد و رهایش نکرد تا آبرویش برود و هلاک شود؟!

راستی جریان بیعت امیرالمؤمنین با خلیفۀ اول به کجا ختم شد؟! طبق شهادت موثق تاریخ، شش ماه بعد از رحلتِ شهادت‌گونۀ پیامبر(ص) و جریان سقیفه و هجوم به بیت و… حضرت خودشان به مسجد رفتند و در اَنظار عمومی با او بیعت کردند!… (أنساب الاشراف بلاذری / 1/587)

  • چرا؟!
  • آیا نعوذبالله «از خونِ بضعةالنبیّ گذشتند؟؟!!»
 این حکایتی است که خود حضرتش در نامه 62 نهج البلاغه شرح می‌دهد: «…پس بیعت نکردم تا وقتیکه دیدم عده ای از اسلام برگشته و کمر همّت بسته اند تا دین محمد (ص) را به نابودی بکشانند. پس ترسیدم که اگر [با بیعت] اسلام و مسلمانان را یاری نکنم، شکاف و صدمه ای جبران‌ناپذیر به اسلام وارد شود…» این عبارات مربوط می‌شود به همان زمان (شش ماه بعد) که «مُسَیلَمۀ کذّاب» ادعای نبوّت کرد و با 140 هزار سرباز به سمت مدینه لشکرکشی کرد و در مدینه هم تا زمانیکه «علی» بیعت نکرده بود، عموم مردم حکومت را به رسمیت نشناخته بودند و حاضر نبودند به دستور خلیفه، برای نبرد آماده شوند. این شد که اصحاب سقیفه به التماس مولا افتادند و حضرت بخاطر حفظ شوکت اسلام و «بخاطر اقتضای مصالح زمانه» با غاصب حقّ خویش بیعت کردند!… که بَلاذری (مورّخ بزرگ اهل‌سنت) می‌نویسد: وقتی خبر بیعت کردنِ علی (ع) بین مردم پیچید، «مسلمانان خرسند گشتند، برای جنگ همت گماشتند، و لشکریان دسته دسته فرستاده شدند.»

به خدا قسم فهمیدنِ شرایط ی ِ امروز اصلاً سخت نیست! اصلاً سخت نیست بفهمیم که چگونه دندان تیز کرده اند تا شیعه و سنی را به جان هم بیندازند و اسلام را از درون نابود کنند. با اندک تأملی روشن می شود که چنین تفکر ضدّوحدتی، در تضادّ صریح با سیرۀ رفتاریِ 25 سالۀ امیرالمؤمنین(ع) است. هرکس از هر تریبونی چنین تفکری را رواج دهد، در این موضوع” در جهت مخالف سیرۀ اهلبیت حرکت کرده است. هرکس؛ حتی اگر مرجع تقلیدِ بزرگی باشد که روی چشم ما جا دارد و به توفیق دست‌بوسی اش افتخار می‌کنیم.

#ملا

بازنشر با ارجاع به کانال مکتوبات بلامانع است. @maktubat


بیش از یک قرن و نیم است که مرجعیت شیعه در خاندان شیرازی تداوم یافته است. علاوه بر مرجعیت، شهادت هم یکی از ویژگی‌های این خانواده است. تعداد زیادی از اعضای این بیت شریف، به شهادت رسیده‌اند. آیت الله سید حسن شیرازی یکی از شهدای این خاندان است.

دغدغه‌های ی و اجتماعی

او در نجف پرورش یافت و از محضر بزرگانی چون سید هادی میلانی، شیخ محمد رضا اصفهانی، میرزا مهدی شیرازی و برادرِ بزرگش، سید محمد شیرازی بهره برد. سید حسن شیرازی علاوه بر فعالیت‌های علمی، دغدغه‌های اجتماعی و ی داشت. در زمان عبدالکریم قاسم، تفکر کمونیستی بر عراق حاکم بود. سید حسن راه مبارزه با این نحله فکری را در پیش گرفت. وی در کربلا، تشکلی به نام «شباب الحسین» را تشکیل داد. وی در آنجا مجالس مناظره‌ای برای پاسخگویی به شبهات کمونیست‌ها ترتیب می‌داد. همچنین کتاب‌ها و جزوات بسیاری در نقد تفکر کمونیستی به نشر رساند.

وی دست به ابتکاری هم زده بود. او در ۱۳ رجب، به مناسبت ولادت حضرت امیرالمومنین(ع) جشن بزرگ و باشکوهی در کربلای معلی ترتیب داده بود. هدف از این جشن، ایجاد موجی نیرومند در مقابل کمونیست‌ها بود. این ابتکار او سبب می‌شد تا عظمت دینداران در مقابل کمونیست‌ها و دیگر فرقه‌های غیر دینی بیشتر به نمایش گذاشته شود.

seyed-hasan-shirazi3

سید حسن بر این باور بود که ت باید به زبان مردم آشنا باشد و کتاب‌های اسلامی را باید از سبک قدیم بیرون آورد. لذا مجالس ادبی بسیاری را تشکیل می‌داد و خودش هم در این مورد فعالیت می‌کرد. وی کتابی را در ادبیات عرب نگاشته بود و در آن، راه ادیب شدن و نویسندگی را بیان کرده بود. با فعالیت‌های او بود که ون عراق با شعر و ادبیات انس گرفته بودند و تحولی در این عرصه به وجود آورده بودند.


وی همچنین کتابی در زمینه اقتصاد اسلامی نگاشت. با ظهور کمونیست‌ها و انتشار افکار ضد دینی، جوانان سؤالات زیادی درباره دین و اقتصاد اسلامی می‌کردند. گفته می‌شود که تا آن زمان، هیچ کتابی در عالم تشیع در مورد اقتصاد اسلامی نگاشته نشده بود و سید حسن شیرازی اولین نویسنده این‌گونه کتاب‌ها بود.


فعالیت‌های سید حسن و مخالفت‌های وی با حاکمیت عراق اما سبب شد تا حکومت بعثی او را دستگیر و روانه زندان «قوالنهایة» کند؛ زندانی که کسی از آن زنده بیرون نمی‌آمد. وی از همان ابتدا مورد اذیت و آزار و شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت، به‌گونه‌ای که مادر او در اولین ملاقات با ایشان، در لحظه نخست او را نشناخته بود چرا که در اثر شکنجه‌های سخت صورت او تغییر کرده بود. سید حسن شیرازی گفته بود که یک روز زیر دست شکنجه‌گرها متوسل به امام زمان(عج) شدم و نذر کردم که اگر مرا از این زندان هولناک رهایی بخشد کتابی درباره امام زمان(عج) می‌نویسم. سید حسن از این زندان رهایی یافت و کتابی نیز در باب امام مهدی(عج) نگاشت.


سخت‌گیری‌های حکومت بعث عراق بر سید شیرازی مضاعف شده بود. سید مصطفی خمینی که روابط حسنه‌ای با سید حسن شیرازی داشت، به کربلا رفت و با سید دیدار کرد و به ایشان توصیه کرد که عراق را ترک کند. سید مصطفی از سخنان حسن البکر دانسته بود که جان برادران شیرازی (آیت الله سید محمد و سید حسن شیرازی) در خطر است. آقایان شیرازی به توصیه حاج آقا مصطفی عراق را ترک کردند و به سوریه رفتند. (خاطرات فاطمه طباطبایی، ص ۲۹۲)


سید حسن شیرازی در سوریه نیز به فعالیت‌های خود ادامه داد. وی در آنجا حوزه علمیه زینبیه را تأسیس کرد. این حوزه به سرعت تبدیل به یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های تبلیغاتی تشیع در سوریه شد. وی سفری به منطقه لاذقیه کرد و توانست تأییدیه‌ای از مرجعیت نجف مبنی بر شیعه بودن مردمان آن منطقه بگیرد. این مسئله سبب شد فعالیت‌های فرهنگی شیعی در آنجا گسترش یابد. رومه الشرق الأوسط در سال ۲۰۰۸ میلادی ضمن هشدار در باب گسترش تشیع در سوریه، ریشه‌های گسترش نفوذ شیعیان در سوریه را مربوط به فعالیت‌های آیت الله سید حسن شیرازی دانست و وی را مسئول پروژه شیعه‌سازی سوریه قلمداد کرد.


ارتباط با امام موسی صدر


سید حسن شیرازی به فعالیت‌های خود توسعه داد و علاوه بر سوریه در لبنان و مصر نیز به فعالیت پرداخت. وی در این زمینه با امام موسی صدر نیز روابط حسنه‌ای داشت.


مصطفی چمران در نامه‌ای که به امام صدر نوشته بود، از رابطه صمیمانه‌ای که میان سید حسن شیرازی و امام موسی صدر برقرار بود سخن گفته بود. او سید حسن شیرازی را دوست قدیم سید موسی صدر معرفی کرده بود. (خاطرات صادق طباطبایی، ص ۳۱۵)

خاطرات ی - اجتماعی دکتر صادق طباطبایی (دوره سه جلدی)

روابط این دو سید اما حسنه باقی نماند و به تیرگی گرایید. کار اختلاف این دو به جایی رسید که امام خمینی، پرداخت سهم امام به طلاب و شاگردان سید حسن شیرازی را حرام اعلام کرد. ساواک این اختلاف میان امام صدر و امام خمینی از یک سو و سید حسن شیرازی را از جانب دیگر، این‌گونه گزارش داده است: «[امام] خمینی فتوی داده است که پرداخت هر نوع سهم امام به حوزه علمیه زینبیه و شاگردان سید حسن شیرازی حرام است و به دستور خمینی در آینده هیچ نوع حقوقی به طلبه‌هایی که نزد سید حسن شیرازی درس می‌خوانند پرداخت نخواهد شد و به همین دلیل حوزه علمیه سید حسن شیرازی در زینبیه و در دمشق با مشکلات زیادی روبه‌روست و بسیاری از طلبه‌های پاکستانی و افغان‌ها ناچار شده‌اند سوریه را برای همیشه ترک نمایند. علت مخالفت خمینی با شیرازی ناشی از اقدامات سید موسی صدر است و چون سید موسی صدر با کمک شیخ نصرالله خلخالی توانسته است اعتماد خمینی را جلب نماید با قطع درآمد سید حسن شیرازی از سهم امامی که خمینی قبلا برای او می‌فرستاد شیرازی را در شرایط بسیار بدی قرار داده و بیش از پیش دشمنی و اختلاف بین موسی صدر و سید حسن شیرازی تشدید یافته است و در شرایط فعلی شیرازی ناچار خواهد شد برای ادامه اقامت خود در لبنان و سوریه فکر دیگری نموده و شاید مجبور شود این منطقه را ترک نموده و به منطقه دیگری و احتمالا به خلیج فارس برود زیرا برادر او در کویت دارای نفوذ و قدرتی است که می‌تواند کمک‌های مؤثری به وی بنماید.» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۷، امام موسی صدر، ص ۱۷۹)


مأموران ساواک حتی در گزارش مراسم فوت دکتر علی شریعتی مورخ ۵۷/۴/۱۰ به عوامل خود پیشنهاد می‌کنند که در مقابل قدرت سید موسی صدر در سوریه و زینبیه، برای قدرت‌گیری سید حسن شیرازی تلاش کنند تا از این طریق انقلابیون ایران، به‌ویژه محمد منتظری و یارانش از زینبیه طرد شوند. این مأمور ساواک درباره مراسم فوت علی شریعتی می‌نویسد: «سید حسن شیرازی سال‌ها زینبیه را در اختیار داشت ولی به واسطه اختلافاتی که با موسی صدر پیدا کرد، با توجه به روابط موسی صدر با حافظ اسد، شیرازی را از زینبیه بیرون کردند و اشکال‌تراشی‌هایی بابت اقامت شاگردانش نمودند و اکنون زینبیه مرکز ملاقات مخربین مخصوصا دار و دسته منتظری است. چنانچه بتوان شیرازی را تقویت نمود، تا مورد حمایت دولت سوریه قرار گیرد و مجددا زینبیه در اختیار وی باشد، شیرازی و شاگردانش می‌توانند مزاحمینی برای منتظری و اطرافیانش باشند.» به نظر می‌رسد ساواک از سید حسن شیرازی در مقابل نیروهای امام خمینی دفاع می‌کرده است.


seyed-hasan-shirazi3

مصطفی چمران هم که ابتدا از رفاقت میان امام موسی صدر و سید حسن شیرازی سخن گفته بود، در نامه‌های بعدی خود، از سید شیرازی گلایه می‌کند. چمران به امام صدر نوشته بود: «… ما به علت هدف مقدس استراتژی خود که دفاع از مقاومت فلسطین و آزاد کردن فلسطین است، با همه بدی‌ها که از چپ و مقاومت دیده‌ایم همچنان به آنها وفاداریم و از این بابت نیز ثمنی سنگین می‌پردازیم و مورد بغض و توبیخ عده زیادی از مردم عادی جنوب قرار می‌گیریم. در چنین محیط نامساعدی، سید حسن شیرازی به همکاری با «کامل اسعد» شروع به فعالیت کرده و شیخ‌های زیادی را با پول خریده و عده‌ای اوباش را نیز مسلح کرده و برای خود سازمانی به وجود آورده است و دولت لبنان نیز به شدت او را تقویت می‌کند تا امام را بکوبد و سید حسن را سماحة الإمام سید حسن شیرازی می‌نامند (لقبی که فقط برای رئیس مجلس شیعی اعلی است) و در رادیو و تلوزیون گنده‌اش می کنند و نخست وزیر و دیگران او را می‌پذیرند تا درباره دفاع از شیعه و جنوب صحبت کند…» (خاطرات صادق طباطبایی، ص ۳۷۷) چمران در جایی دیگر نیز بر سید حسن شیرازی طعن می‌زند و می‌گوید: «… عده‌ای از مسلمانان قشری و متعصب را به دور خود جمع می‌کند و با جنگ تبلیغاتی اعصاب ما را ناراحت می‌نمایند و شهدای ما را مسخره کرده، می‌گویند شهید نیستند زیرا فتوایی برای قتال از مرجع -که لابد همان سید حسن شیرازی است- وجود ندارد…» (خاطرات صادق طباطبایی، ص ۳۷۸) او با این بیان، مخالفان اصلی خود را از طرفداران آیت الله شیرازی می‌داند.


شهادت


سید حسن شیرازی در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۵۹ زمانی که قصد شرکت در مراسم یادبود شهید سید محمد باقر صدر در لبنان را داشت، توسط دو نفر موتورسوار به ضرب گلوله به شهادت رسید. رومه رسمی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق (الشهادة) در مصاحبه‌ای که با خالد عبدالغفار منشی صدام حسین داشت، گفت صدام شخصا دستور ترور سید حسن شیرازی را داده بود.


پس از شهادت وی، امام خمینی در پیام تسلیتی که برای آیت الله سید محمد شیرازی نوشت، آورده بود: از خبر تأسف‌بار و مصیبت وارده متأثر شدم و آن را به جناب‌عالی تسلیت می‌گویم. در این گونه ترورهای ناجوانمردانه که به وسیله ایادی مزدور بعثی عراق صورت می‌گیرد، دست جنایتکار آمریکای جهانخوار به وضوح پیداست که امید است با هوشیاری و اتحاد کامل مسلمانان به زودی قطع گردد. (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۷۳)


آیت الله سید محمد شیرازی در مراسم شهادت برادر خود گفته بود: «این اولین شهید از خاندان شیرازی نیست و آخرین شهید هم نخواهد بود». پیکر پاک سید حسن شیرازی پس از انتقال به قم و خواندن نماز توسط آیت الله مرعشی نجفی در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.



همچنین:

اسناد و مکاتبات ساواک در مورد سید حسن شیرازی


بعد از این همه سال تفرقه 

جنوب غرب آسیا در ایام هفته وحدت شاهد وحدتی اعجاز گونه شده است.

نقاط ارسال توئیت با هشتگ #القدس_عاصمة_فلسطین_الابدیة در اولین روزهای خشم مسلمانان از اقدام آمریکا در انتقال پایتخت اسرائیل به قدس شریف نشان می‌دهد انتفاضه ی دوم طوفان نوح خواهد بود.

 


همانطور که گفته‌اند ماه همیشه پشت ابر نمی‌ماند؛ افکار عمومی جهان نیز تا همیشه زیر سلطه رسانه‌های غربی و سایت‌ها و شبکه‌های مبلغان تشیع انگلیسی باقی‌ نمی‌ماند و حقیقت چهره اصلی اسلام ناب محمدی(ص) خود را نشان می‌دهد.


در این میان بررسی‌ای داریم به آنچه که رسانه‌ها و سایت‌های غربی و شبکه‌های معاند مبلغان تشیع انگلیسی سعی در تحمیل آن به افکار عمومی جهان دارند و البته نیم نگاهی به تلاش‌های مردمی در مقابل شیعه انگلیسی، اسلام آمریکایی و وهابیت که به دنبال از بین بردن فرهنگ حسینی(ع) هستند.
نخستین و ساده‌ترین اقدام معاندان روشن‌ شدن جلوه حقیقی قیام‌ سیدالشهدا(ع) در افکار عمومی جهان را می‌توان با جستجوی کلمه ashura در موتور جستجو گر گوگل مشاهده کرد:


در ذیر تصویر یکی از علمای مورد حمایت ایالت متحده و تشیع انگلیسی به نام محمد هدایتی (رییس ستاد جهانی شعایر حسینی زیر نظر آیت الله سید صادق شیرازی) را مشاهده می‌کنید که از میهمانان ثابت صدای آمریکاست و به ترویج عقاید خرافی می‌پردازد، این فرد یکی از افرادی است که به تبلیغ قمه‌زنی اهتمام دارد:

عاشورای 2015 از نگاه هافینگتون پست:


سایت‌های معاند فارسی‌زبان که خود را در تبلیغ و مانور رسانه‌ای مراسم انحرافی قمه‌زنی در ایران ناتوان دیدند سعی کردند اینطور القاء کنند که فرهنگ ایرانی‌ها در عزاداری‌های اباعبدالله الحسین (ع) تغییر کرده است (استفاده از ارگ و سنتور): 


گزارش انحرافی سایت بی‌بی‌سی فارسی از مراسم عزادارای در ایران را مشاهده می‌کنید:


اما بازهم تمام این تلاش‌ها برای تحریف واقعه عظیم عاشورا نتوانست کاری از میان ببرد کمپین جهانی «حسین کیست؟» توانست طرفداران بسیاری از تمام جهان را به سمت شناساندن ابعاد حقیقی قیام اباعبدالله (ع) جلب کند، اقدام هماهنگی که توسط مسلمانان کشورهای اسلامی در جهت آگاه سازی غیرمسلمانان از قیام اباعبدالله الحسین(ع) صورت گرفت.

کاربران شبکه‌های اجتماعی تصاویری از اقدامات این کمپین را با درج هشتگ‌های #whoishussain ،#Hussaininspires، #hussaininspiresme به اشتراک گذاشتند.

توزیع گل‌های رز زیبا همراه با سخنانی زیباتر از حسین (ع) در فرانسه  


تلاش برای شناساندن حسین (ع) با مثال‌هایی بی‌پایان


در ادامه‌ می‌توانید بخشی از تصاویر منتشر شده و مورد استقبال قرار گرفته از این حرکت بزرگ مردمی را مشاهده کنید:

توزیع گل در فرانسه


اهدای گل به مردم همراه با برگه توضیح و معرفی اباعبدالله (ع) در امریکا


کانادا توزیع نوشیدنی گرم


توزیع غذا بین فقرا در لبنان


معرفی و توضیح مصائب امام حسین (ع) به زن سوئدی

از انحرافات تشیع انگلیسی تا بسیج جهانی در معرفی امام حسین(ع) واقعی+ عکس

توزیع لباس و اسباب بازی در مناطق فقیر نشین لبنان


کمپین مردمی «حسین کیست؟»  در سال 2012 شروع به کار کرده و در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان از جمله آمریکا، کانادا، انگلیس، فرانسه، آلمان، نروژ، استرالیا، نیجریه، کویت، لبنان، هند و پاکستان در حال فعالیت است. این کمپین توانسته در شبکه‌های اجتماعی علاقه‌مندان بسیاری را جذب کند.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

گز و تاق سايت مرجع آموزش قانون جذب دکتر فرشيد قنبرپور سیاره ی من Shannon سید کریم حسینی سیاست نوآوری خوانندگی ....